خسرو جعفری، شهرام امیری، نادر نصیری، حمید مهرپور، ناصر قهرمانی، حیدر فرهمند و... در رشتههای معرق، منبت، مجسمه، نقش برجسته، پیکرتراشی، قلمزنی روی مس، معرق ساقهگندم، سوختهنگاری برگزار شده است.در این نمایشگاه با حضور هنرمندان هنرهای دستی و سنتی ساخت آثار در معرض دید عموم قرار گرفته است و به جنبههای آموزشی نیز پرداخته میشود.
امسال، تعطیلات بلندمدت نوروزی، خالی از رویدادهای هنری نبود. در این ایام مجموعه موزه سعد آباد، در کنار دیگر موزههای خود و در محوطه اصلی، پذیرای نمایشگاه صنایعدستی بود. اگرچه در سال گذشته، کیفیت و رشد جشنوارهها و نمایشگاههای تجسمی چشمگیر بود؛ اما بهنظر میرسد در این میان هنرهای سنتی، مهجورترین شاخه هنرهای تجسمی بودند.
تمام اتفاقات هنرهای سنتی در برگزاری چند نمایشگاه کوتاه مدت خوشنویسی خلاصه میشود؛ گویی هنری به نام منبت و معرق و قلم زنی به آدمیانی در دوردستها تعلق دارد! حتی وجود موزه هنرهای سنتی در مجموعه کاخ سعد آباد هم این جای خالی را پر نکرده است.
به هرحال، نمایشگاه هنرهای سنتی که به همت تجارت بینالملل ارمغان خلیج فارس برپاشده و تا پایان فروردین ماه نیز برپاست، توجه اقشار مختلف را نسبت به هنرهای سنتی جلب کرده چون این نمایشگاه، به غیراز ایجاد فضایی برای تماشا و نقدهای کارشناسانه و تخصصی، تخفیفی 25 درصدی برای خرید آثار هم در نظر گرفته است.
اما از منظر هنری، اولین نکتهای که در نگاه نخست به ذهن بینندگان میرسد این است که نمایشگاه هنرهای سنتی، از تنوع خوبی برخوردار است ولی این تنوع تنها در طرحها و نقوش جلوه گر نیست بلکه بیشتر در نوع هنر به کار گرفته شده دیده میشود. بدین معنا که هم پیکر تراشی با چوب یا مس در غرفهها عرضه شده و هم معرق و منبت و قلم زنی روی مس. با این اوصاف، اگرچه تمام این انواع هنری در زمره هنرهای سنتی قرار میگیرند اما گونههای متفاوتی هستند و با وجود طرحها و نقوش مختلف، نمایشگاهی کامل به ارمغان آمده است.
عامل دیگری که به نمایشگاه هنرهای سنتی تشخص داده، شناسنامه تصویری آثار در کنار آنها است؛ بهخصوص که این توضیحات، بسیار مفصل و کامل هستند. به این ترتیب، مخاطب میتواند نام اثر، خالق آن و همچنین مشخصات دیگر اثر را بفهمد. مثلا در کنار اثر «سیمرغ» که از طرح استاد محمود فرشچیان ساخته شده، شرح داده شده است که سر و منقارپرنده از چوب گلابی است و بالهای آن ابتدا معرق و بعد منبت کاری شده و سپس در کنار دیگر اجزا قرار گرفته است.
متأسفانه این تشریح و توصیف در کنار تمام آثار دیده نمیشود اما خوشبختانه مسئولان نمایشگاه آن قدر باحوصله هستند که اگر علاقهمندی بخواهد از تمام جزئیات اطلاع پیدا کند، این توضیحات و حتی بیش از این را در اختیار او قرار دهند. البته اگر این طور هم نمیبود، باز هم بینندگان به اندازه کافی میتوانستند از دیدن آثار لذت ببرند.
همچنین، طرح آثار هنری به نمایش درآمده از نقاشان معروف گرفته شده است که الزاما ایرانی هم نیستند. به جز عصر عاشورا و سیمرغ که از نقاشیهای استاد فرشچیان هستند یا اثر سه طوطی که یکی از طرحهای J.BAS است، آثار دیگری هم در نمایشگاه وجود دارند که خود صاحب اثر، آن را طراحی کرده مثل همه پیکرتراشیهای اسدالله انصاری به نام اسب، سوارکار، سقا و کاوه آهنگر.
به جز زیبایی انکارناپذیر آثار به نمایش درآمده، مسئله دیگری هم مخاطبان را به سمت مجموعه سعدآباد میکشاند که آن، جنبه کاربردی هنرهای سنتی است. مطمئنا شما هم تایید میکنید که در مقابل عده محدودی که از آویزان کردن تابلوهای معرق و منبت به دیوار خانه شان به لحاظ هنری و بصری لذت میبرند، عده بسیار زیاد دیگری وجود دارند که استفاده از جعبههای منبت و معرق سنتی ایرانی را میپسندند؛ درحالیکه میدانند بازار کالاهای غیرضروری و تزئینی با کالاهای چینی ارزان قیمت، اشباع شده است.
تفاوتی نمیکند که چه نگرش و عقیدهای داشته باشید، تجلی هنری آنچه را که میپسندید، در غرفههای محوطه مجموعه سعدآباد خواهید یافت؛ کدام یک را بیشتر میپسندید؟ سورهای کوچک از قرآن، طرح ظهر عاشورا روی چوب گردو یا یکی از نگارگریهای باقی مانده از دوره هخامنشیان و ساسانیان را البته حالا ابتدا قیمت سرسام آور این کالاهای هنری مطرح میشود و بعد هم بحث تکراری و خستهکننده اقتصاد هنر و باقی حواشی آنکه در نهایت برنامه ریزی کلان مسئولان را طلب میکند و معلوم نیست تا کی و کجا ادامه خواهد یافت.
درمجموع همه اصل و حاشیههای خوب و بد نمایشگاه هنرهای سنتی، تاییدی است بر محبوبیت هنرهای تجسمی در میان غیرحرفهایها و سنگینتر شدن مسئولیت متولیان و حرفهایها.